بسم الله.

یادمه نامزد بودیم که بزور نیومدم خونه تون و می موندم.

مامانم راضی نبود به اینکه با او خلوت کنم اما من بخاطر تو راضیش میکردم

هیچوقت محبت خالصانه بهم نداشتی.

فقط روز اول عقد یه محبت واقعی ازت دیدم که اجازه گرفتی و سرمو بوسیدیاونم لابد مقدمه چینی بود

برای نزدیک تر شدن.

بعدش دائم محبت میکردی که به خواسته ت برسی، بعد رابطه ام که میرفتی رو تختت و من تنها بدون توجه تا صبح گریه می کردم.

از تنهایی.

بی توجهیت.

نامردیت.

و.

به ندرت ازت محبت خالصانه دیدم.

اما تا دلت بخواد بی احترامی، توهین، تحقیر، بی توجهی و. دیدم.

انقدر بهم بی احترامی دیدم که دیگه لجم میگیره بهت احترام بذارم.

بهت محبت کنم.

از لودگیت خسته شدم.

از بی شخصیتی.

بی احساسی.

تا حالا یه پیام عاشقانه برام نفرستادی

در عوض اون همه محبت من پیام های عاشقانه م رفتار عاشقانه م یا سکوت کردی یا تشکر معمولی.

تو که بلد نبودی عاشقی کنی، محبت کنی، خوش بگذرونی، احساسات خرج کنی، مرد باشی، غیرت داشته باشی و

بیخود زن گرفتی.

بیخود یه دختر پر از نشاط و امید و انگیزه رو کردی یه زن افسرده و عصبی

بیخود با یه دنیا احساس و آرزو منو وارد این زندگی کوفتی کردی.

تنها کار مثبتت این بود که منو با طعم مادری آشنا کردی و غرق لذت از مادری.

که اونم تو این زندگی جهنمی درست نبود.

طفلک وقتی ازت عصبیم سر گریه کردناش داد میزنم، اونم بدتر میکنه.

مقصر تویی.

من برا بچه م سرشار از عشقم ولی نمیذاری خرجش کنم.

آرامشمو گرفتی، روحیه مو، حال خوبمو.

از لج و حرص مه که نمیخوام دیگه این زندگی درست شه.

نمیخوام صبوری کنم محبت کنم احترام بذارم.

چون دیگه نمیخوامت.

حرومم کردی.

نمیگذرم ازت نامرد.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها